خدایا فاصله ات با من خودت گفتی که کوتاهه
از اینجا که من ایستادم چقدر تا آسمون راهه
نمیترسم اگه گاهی دعامون بی اثر میشه
همیشه لحظه آخر خدا نزدیکتر میشه
تورو دست خودش دادم که از حالم خبر داره
که حتی از تو چشماشو یه لحظه بر نمیداره
*************************
خدا آنقدر ها هم که نشان میدهد صبور نیست!!!
من خود دیده ام بی تابی اش را برای توبه و بازگشت بندگانش
در بنى اسرائیل مردى بود که بسیار گناه کرده
و بسیار توبه نموده بود.
روزى از بس جفا و خطا و معصیت کرده بود،
دلش از خودش گرفت برخواست و از دلتنگى به صحرا رفت
و گفت : بار خدایا! از بس جفا و بى حرمتى کردم دلم گرفته
و جانم به گلویم رسیده و شرم دارم که توبه کنم ،
تا کى از این جفاهاى من ؟...
ندا رسید که : اى بنده من ! اگر هزار چنین کنى ، تا تو مى دانى
که من خداوند آمرزگارم و بر گناه آمرزیدن توانایم ،
مرا شرم کرم باز مى دارد که تو راعقوبت کنم ...
سوره مبارکه الرحمن:
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (۱۹)
بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (۲۰)
فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ (۲۱)
دو دریا را به گونه ای روان کرد که با هم برخورد کنند
اما میان آن دو حد فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند
پس کدامین نعمتهاى پروردگارتان را انکار میکنید؟!
.
.
.
معجزه قرآن اینه که 1400 سال پیش در مورد مکانی حرف میزنه
که الان کشف شده!!
شاید این همان چیزی باشد که در قرآن آمده است
.
محل رخداد این زیبایی،شهر توریستی اسکاگن؛
شمالی ترین شهر دانمارک است . . .
جایی که دریای بالتیک و دریای شمالی بهم می پیوندند.
دو دریای مختلف با هم یکی نمی شوند و بنابراین این حائل
به وجود می آید
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان که یازده رکعت است.
بنده: خدایا خسته ام نمی توانم.
خدا: بنده من دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا خسته ام برایم سخت است نیمه شب بیدار شوم
خدا: خدایا قبل از خواب این سه رکعت را بخوان.
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است.
خدا: بنده ی من یک رکعت نماز وتر را بخوان.
بنده: خدایا امروز خیلی خسته ام آیا راه دیگری ندارد؟
خدا:بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده:خدایادررختخواب هستم اگربلندشوم خواب ازسرم می پرد.
خدا:بنده من همان جا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است....نمی توانم دستم را از زیر پتو در بیاورم.
خدا: بنده ی من دردلت بگویاالله مانندنمازشب برایت حساب میکنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد.
خدا: ملائکه من ببینید من آنقدر ساده گرفتم اما او خوابیده است
چیزی به اذان صبح نمانده او را بیدار کنید
دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده...
ملائکه:خداوندا او را بیدار کردیم اما باز خوابید.
خدا: ملائکه من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست..
ملائکه:پرورگارا او باز هم بیدار نمی شود.
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع است ای بنده من بیدار شو...
ملائکه: خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا:او جز من کسی را ندارد........شاید توبه کند... .
امام صادق(ع) میفرمایند:
هرعملی نزد خدا پاداشی داره
جز یک عمل وآن
قطره اشک بنده ی گنهکارشه
که هنوز براش قیمتی نگذاشته
وقیمتش به قدری زیاده که دریاهایی
از آتش راروز قیامت خاموش می کند
خدایا خود قسم خوردی به عزت و جلالت که هر بنده ای
اگه هفت بار با نام "یا الرحم الراحمین" صدات کنه
بی جواب نمیزاریش
پس ای مهربانترین مهربانان همه امیدم به رحمت و بخشایش توست
ناامیدم نکن....
امام صادق (ع) نقل شده که خداوند متعال می فرماید:
قسم به عزّت و جلالم هر کسی که به غیر از من امیدوار باشد،
آرزوی او را مبدّل به یأس می کنم چگونه بنده ی
من در شداید به غیر من امیدوار می شود در حالی که شداید
در دست من است چگونه درب خانه ی غیر مرا می
زند در صورتی که کلید گشودن درها در دست من است
پس کسی که برای نیاز ها و سختی هایش بر من امیدوار
باشد و به من رو آورد، من همه ی حاجت های او را برآورده می کنم
و همه ی سختی هایش را از بین می برم.
.......
من به همه ی حاجات و آرزو های بندگانم آگاهم
و همه ی آن ها در نزد من محفو ظند. پس وقتی که بنده ام به
دیگری رو می آورد، معنایش این است که به حفظ و مراقبت
من راضی نیست. من آسمان ها و زمین را مملو از
ملائکه کرده ام که هرگز از تسبیح و عبادت من خسته نمی شوند
و به آن ها امر کرده ام که درهای میان من و
بندگان را همیشه باز نگهدارند
پس چگونه بندگانم به قول من اعتماد نمی کنند؟
....
آیا بنده ی من نمی داند که وقتی کسی را گرفتار مشکلی کنم،
غیر از من کسی قادر به حل آن مشکل نیست
مگر اینکه من به او اجازه بدهم.
...
پس چه شد که بنده ام از من رو گردان شده
در حالی که من با بخشش خودم آنچه را که از من نخواسته بود به
وی دادم. بعد از او گرفتم، چگونه او پس دادن آن را
از من نخواست و به دیگری رجوع کرد؟
........
شما می بینید که من قبل از درخواست شما، آنچه را که نیاز دارید
به شما عطا می کنم آن وقت چگونه ممکن
است که شما از من بخواهید و من ندهم؟
....
آیا من بخیل هستم که بنده ام به من رجوع نمی کند؟
آیا در نزد من عفو و رحمت نیست؟
آیا من محل و مرجع همه ی امید ها و آرزو ها نیستم؟
پس چگونه بنده ام به دیگری رو می آورد؟
آیا آنان که به غیر من امیدوار می شوند نمی ترسند؟
اگر همه ی اهل آسمان ها و زمین به طور دست جمعی حاجات
خود را از من بخواهند و من همه ی نیاز های آن
ها را بدهم باز هم ذرّه ای از مُلک من کم نمی شود.
چگونه کم می گردد در صورتی که قدرت من بی نهایت است.
پس وای بر کسانی که از رحمت من ناامید می شوند
و وای بر کسانی که به من نگاه می کنند و متوجه زشتی
اعمال خود نیستند.
آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر
ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟!