به نیمه شب که همه مست خواب خوشند
من و خیال تو و ناله های درد آلود
خیز ، ای بنده محروم و گنهکار بیا
یک شب ای خفته غفلت زده بیدار بیا
به نیمه شب که همه مست خواب خوشند
من و خیال تو و ناله های درد آلود
خیز ، ای بنده محروم و گنهکار بیا
یک شب ای خفته غفلت زده بیدار بیا
من از یادت در این دنیا بهشتی ساخته ام،
زیباتر از رؤیای زمینیان.
روحش شاد آنکه به بهانه زندگی در این مخمصه غرق شد.
تو اگر دلگیری لحظه ای چشم ببند...
اندکی اشک بریز و بخوان نام مرا...
به تو من نزدیکم نام من یزدان است
و لقبم ایزد پاک
تو مرا زمزمه کن...
خدای من
از آسمانم
ماتم ببارد
هراس بی تو ماندنم ادامه دارد
نمی نویسم ترانه بی تو چگونه پر کشد خیال واژه بی تو
به لب رسیده جان کجایی کجایی که برده طاقتم جدایی